--> یک مشت بجه معمار

 

 

 

Thursday, August 14, 2003

متفکرين خود خوانده



در جوامع عقب افتاده  که توانايی رقابت در عرصه های علمی با جوامع متمدن را ندارند رسم است که  توانايی و پيشرفتهای جديد که در دنيای جديد مرسوم و در دنيای ايشان مترود است به باد انتقاد گرفته و سعی در به استهزا گرفتن آن می کنند.
وجه مشترک تمامی اين انتقادات سعی نويسنده در گمراهی خواننده است بطور مثال موارد انتخابی بی نام يا با عناوين خود خواننده به خواننده معرفی می شود تا پرونده اطلاعات خواننده پس از  خواندن در همانجا بسته شود .
اما اينگونه به اصطلاح فرياد های فرهنگی خاص زمان ما نيست ۱۴۰۰ سال پيش زمانی که همين نيزه ها پيشانی پيامبر اسلام محمد مصطفی (ص) را نشانی گرفته بود مخالفين با جواب دندان شکنی روبرو شدند.
اگر می توانيد همانند آن بياوريد

مطلب زير از وبلاگ هنر و معماری که زحمت آن به دوش بهرام هوشيار يوسفی است بدون هيچگونه دخل و تصرفی نقل شده است.

جينگوليسم در معماری خيلی خيلی معاصر


اصولا و با کمال تعجب يک روشی در معماری باب شده، که با توجه به روحيه اسطوره گرايی بشر در کل و پذيرش حرفهای جزمی با ظاهر پلوراليستيک،و عدم وجود پس زمينه قوی نقادی-تاريخی در معماران و ارباب اين فيلد به طور اخص و مردم بی خبر از همه جا ( در ديد جهانی ) به طور اعم، چيزی هم جز اين انتظار نمی رود ...

اين نوع معماری که مثل ۹۰٪ فعاليت های بشر ( آمار دقیق نیست ممکن ۸۵ تا ۹۵ تغییر کند ) حالتی فرمال دارد و هر چه هم زور بزنيم مفهومی از آن متبادر نمی گردد ( البته آن روش مفهوم چسبانی را تقريبا همه بلدند ولی قيد خدا وکيل را در اين جمله لحاظ کنيد ) و با در نظر گيری اين اصل ( اگر بپذيريم ) که کار آدمی بايد مفهوم داشته باشد ( به قول اصلان کار بايد منطق داشته باشد ) و... حال همه اين پاراگراف را بگيريد [ P ] در اين حالت [ Q ] خواهد بود : اين نوع معماری دو زار نمی ارزد و اين گزاره همواره صحيح است : Q <---- P

خوب اين از اين ....

نمونه های اين نوع کار زياد است از دانشجوی جينگيلی بگير تا معمار سرشناس پای
پريتزکر ( پای پریتزکر یعنی اینکه میخواستن پریتسکر بدن ، استخاره کردن خوب نیامده ، تقريبا مثل پای تز ميمونه ) وجود دارد ( ما هم به سنت مالوف و با توجه به ذیق وقت همه را به یک چوب رانده و خسک تر را عجالتا با هم میسوزانیم ) ... عجيب است که شديدا هم به رغم نداشتن نکته ای غير از حسن از آن بس نکته لازمه برای مقبول طبع مردم صاحب نظر شدن، شديدا مقبوليت هم دارند
بيت:
بس نكته غير حسن ببايد كه تا كسی ------ مقبول طبع مردم صاحب نظر شود

نکته : الحق والانصاف که این طرح ها قشنگند ...

اگر بخواهم یک کمی به حافظه تاریخی مراجعه کنم شاید بتوان مهندس ارشیا محمودی را تا حد زیادی از پیش رو های دانشجویی این روش دانست و دانشجویانی که با مهندس جودت ( منهای همکاران ) کار کرده اند میدانند که ایشان به این راحتی کسی را تحویل نمی گیرند ولی صد البته
این مورد ( مورد ۱۰ را ببینید ) فرق دارد ...




البته ماجرا به وقتی بر میگردد که ایشان و گروهشان در مسابقه ای در ژاپن به تاریخ پیوستند و از آنجایی تا آنموقع اصولا زیاد دانشجو جماعت نمی دانست که مسابقه بین المللی کیلویی چند است، بسیار نمود حداقل داخلی یافتند ...



10th MEMBRANE DESIGN COMPETITION '95
TITLE : uSkin of space v
NAME : ARSHIA MAHMOODI(ARCHITECT)
ARASH ZOLGHADR
PEJMAN JOUZI KAYSON Construction Co.,IRAN





من اینجا می خواهم به نقد بصری مخاطبین عزیز بر پایه دانش تجربی-معماری-دیداری اعتماد کنم و یک نوعی از همان معماری را که گفتم اینجا بیاورم لطفا با دقت نگاه کنید ( اصلا وارد بحث کانسپت و این مسایل نمی شوم ) اسم این روش را میگذارم جینگولیسم با گرایش به منحنی :




و حال يک نمونه ديگر را ببينيد ( يک خورده ای متفاوت است ) اسم اين روش را هم ميگذارم جينگوليسم شکسته :




و يک نوع ديگر در مکتب جينگوليسم پوسته ای طراحی شده :




و نهایتا جینگولیسم کارکردی ( فانکسیونالیستی ) :




پس سبک جينگوليسم به ۴ گرايش اصلی تقيسم ميشود :
۱ با گرايش به منحنی
۲ شکسته
۳ پوسته ای
۴ کارکردی يا فانکسيونال

لازم به ذکر است که این طبقه بندی ارجحیت به سبک ها و نام گذاری های رایج دارد و جامعیت آن اکمل است. البته بعضی از دوستان با ترکيب اين گرايش ها و کم و زياد کردن پياز داغ، سليقه به خرج داده و به موارد تازه ای دست پيدا می کنند که با همين روش قابل طبقه بندی است.

به چند نمونه توجه فرمایید تا برویم سر اصل ماجرا و معرفی معمار برتر در این زمینه :





اين کار علی الظاهر از پروژه های پارک تکنولوژی پرديسان ( اگر اشتباه نکنم ) ميباشد و همانطور که حدس زديد در رده جينگوليسم پوسته ای طبقه بندی ميشود ...






يک کار ترکيبی از جينگوليسم با تمايل به منحنی و پوسته ای ... اصولا پوسته ای مار ها علاقه ای وافر به گرد کردن و چرخاندن کاغذ و موبيوس بازی دارند که بعضا نتايجی منحنی وار به دست می دهد که کار را جداب تر و جينگولی تر می کند ... اصولا جای نگرانی نيست و اين عمل مجاز است ...





از نوع فعاليت شکل قبل






جينگوليسم کارکردی اثر مهندس دانشمير ( به جهت ارادت خاصه به ايشان نام بردم و ايشان را جزو ۱۰ معمار برتر ايران ميدانم )





در آخر نمونه ها ، مناسب ديدم يک نمونه از کار های دانشجويی را هم اينجا ذکر کنم اين کار جهت پروژه طرح ۴ ( ! ) ارايه گرديده و به رسته گرايش به منحنی تعلق دارد ( اين روش کار علی الخصوص در پايان نامه ها شديدا باب گشته )



اگر بخواهم به ذکر نمونه ها ادامه دهم مثنوی ۷۰ من کاغذ ميشود و همينطوری هم همه از زمان بار گزاری وبلاگ شاکی هستند ...

در قسمت نهایی این مقال لازم میبینم یک آرشیتکت موفق در ابر سبک جینگولیسم معرفی کنم که دوستان دست به کپی هم حالی ببرند ... ایشان خوشبختانه از انواع رده و رسته های این سبک غنی بوده و نمونه های اجرا شده و در حال اجرا بسیار دارند :


ben van berkel





ايشان متولد ۱۹۵۷ بوده و ۱۹۸۷ از AA دیپلم گرفته اند و از سال ۱۹۸۸ به همراه caroline bos در امستردام دفتر خود را دارند ... اينجا بنده قصد ورود به بيوگرافی و اين حرفها را ندارم که اگر بگوگليد در مورد ايشان و شريکشان اطلاعات بسيار است ... همونطوری که گفتم اينجا بحث در مورد حواشی بصری و ديداری آثار است.




mercedes benz museumby UN studio
a continous single surface, six plateaus themselves are level
with slowly sloping ramps bridging the height difference
between them


کاملا متمایل به رده پوسته ای



'living tomorrow amsterdam' future oriented living- and working
concepts. the basic idea of this design is based on the combination of an integrated demonstration environment
an event platform and a corporate image instrument


متمايل به منحنی



la defense, offices almere, project by UN studio
under construction 1999 - 2004


متمايل به کارکردی



concept for the transfer hall of the masterplan arnhem
arnhem central, netherlands. project by UN studio
under construction 1996 - 2007


اگر دقيقا توجه کرده باشيد و تا اينجا را خوب خوانده باشيد همونطور که ذکر کردم اين گونه افراد علايق شديدی به موبيوس بازی دارند

در آخر جالب است نمونه هايی از زمينه های تحقيقات فيزيکی ( در معنای معماری ) اين آرشيتکت را بياورم که برای دوستان علاقه مند به پی گيری ميتواند جالب باشد ... همان قصه های قديمی ....



time/space activity diagrammes for the redevelopment of the station area in Arnhem, The Netherlands. Programmatic activity pattern 24 hours a day, seven days a week

Time related activities: producing, consuming, living



همان کانسپت های همیشگی و همان روش برنامه های فیزیکی همیشگی .... عجیب است که خریدار هم دارد
لطفا نظر که میدهید لطفا گیر ندهید
والسلام

اما معماری نزد نگارنده مطلب فوق به چپاندن n واحد مسکونی در مکعبی با ابعاد x*y خلاصه شده است ....ببينيد





معماری اينجاست



 



 

خيلي دلمون مي خواست که اين بلاگ از قانون کپي رايت تبعيت کنه ؛ ولي اگه از بخشي از اين صفحه استفاده کنيد ، کسي چيزي نميتونه بگه