--> یک مشت بجه معمار

 

 

 

Monday, April 21, 2003

پرسيدن آدرس براي هرکس در يک منطقه شهري که بدان آشنايي ندارد امري معمولي است. درک فضاهاي شهري مبحثي است که در طراحي شهري بدان پرداخته مي شود.يکي از اجزاي مهمي که باعث درک بهتر انسان از فضاي پيرامونش مي شود نشانه هاي شهري است.به عنوان مثال در شهري با بافت سنتي مسجد شهر و جهت گيري هاي خيابانها به نسبت آن و بازاري که عموما در کنار آن قرار دارد از نشانه هايي است که باعث درک و موقعيت شناسي شخص نسبت به محيط شهري پيرامونش مي شود.
طراحي المانهاي مناسب و طراحي مناسب محور ها در شناخت بهتر شهر کمک مي کند و شايد با يک طراحي درست کمتر کسي به دنبال پيدا کردن آدرس باشد و يا دادن آدرس به شخصي غريبه راحتتر صورت گيرد.يکي از نمونه هاي جديد و موفق اين نوع طراحي شهر واشنگتن در آمريکا است.
هميشه براي من کوههاي شمالي تهران (اگر آلودگي بگذارد) نشانه اي بوده است که نسبت به آن خودم را در محيط بيشتر حس کرده و راحت تر جهت ها را يافته ام. ولي در يزد جز حول و حوش دانشکده و مسجد جامع يزد و ميدان مير چخماق که در بافت قديم قرار دارد مکانيابي سخت تر است.در بافت جديد يزد يا صفاييه هم تقريبا همه موقعيتها و آدرسها با محور سيلوي آن که به دليل ارتفاع بلند آن تقريبا از همه جا قابل رويت است داده مي شود.
و باز اين ضرب المثل نگاه ديگري دارد: " طرف همه جا را از ميدان آزادي بلد است."


 



 

خيلي دلمون مي خواست که اين بلاگ از قانون کپي رايت تبعيت کنه ؛ ولي اگه از بخشي از اين صفحه استفاده کنيد ، کسي چيزي نميتونه بگه